بیت الاحزان
دعای فرج
زیارت عاشورا

بیت الاحزان

هیئت منتظران صاحب الزمان(عج)لشگرآباد

روزشمار محرم عاشورا
منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 55
بازدید کل : 31339
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

روزشمار غدیر
لباس و پوشش در سيره نبوی

لباس، براي پوشاندن بدن و حفظ آن از سرما و گرما و آلودگي و مايه ي آبرو و آراستگي انسان است. تبديل آن به وسيله ي تفاخر و تجمل و ارزش را در كيفيت جامه دانستن, نوعي انحراف از فلسفه ي وجودي لباس است.

از اين رو «ساده پوشي» به عنوان يكي از مظاهر ساده زيستي و رهايي از تعلقات مادي است. پيامبر اكرم(ص) اين گونه به زندگي و دنيا مي نگريست و اين گونه نيز مي زيست و هرگز ارزش را در «لباس» نمي ديد.

سعدي مي گويد :

تن آدمي شريف است به جان آدميت

نه همين لباس زيباست نشان آدميت

و به قول پروين اعتصامي :

زهد با نيت پاك است نه با جامه ي پاك

اي بس آلوده, كه پاكيزه ردايي دارد

در اين جا به نمونه هايي از سيره ي حضرت رسول (ص) در مورد پوشيدن جامه, جنس لباس, رنگ, اندازه و تعداد و نحوه ي پوشيدن پيراهن,كفش, كلاه, عمامه, ردا و... اشاره مي كنيم:

1 ـ جنس و رنگ لباس

رسول خدا (ص) هم به سلامت و عافيت جسمي, هم به سادگي و هم به نوع سالم تر پارچه ي لباس توجه داشت. لباس پنبه اي مورد علاقه ي آن حضرت بود. علي(ع) مي فرمايد: «لباس هاي پنبه اي بپوشيد, چرا كه آن, لباس پيامبر خداست».(1)

آن حضرت, هم لباس برد يماني مي پوشيد, هم جبه اي پشمين و خشن از پنبه و كتان. (2)

مي فرمود: «پنج چيز را تا زنده ام ترك نمي كنم,...يكي هم پوشيدن لباس پشمي». (3)

رنگ سبز, رنگ مورد پسند پيامبر(ص) براي لباس بود.(4) بيشتر جامه هاي پيامبر سفيد بود و مي فرمود: لباس سفيد را بر زندگانتان بپوشانيد و مردگانتان را هم با پارچه ي سفيد كفن كنيد.(5)

پيامبر خدا ملحفه اي داشت كه با زعفران رنگ آميزي شده بود و گاهي تنها با پوشيدن همان, با مردم نماز مي خواند.(6)

رنگ سرخ, رنگي بود كه پيامبر خدا(ص) براي لباس, آن را نمي پسنديد.(7)

رسول خدا (ص) نمونه ي اعلاي تميزي و آراستگي بود. در لباس پوشيدن نيز به اين نكته توجه داشت و در مورد نظافت جامه مي فرمود: «من اتخذ ثوبا فلينظفه».(8)

لباس سفيد, خود به خود طوري است كه چرك و آلودگي زودتر در آن معلوم مي شود, و انسان مقيد به سنت نبوي نظافت, به شستن و تميز كردن آن روي ميآورد. به علاوه انبساط خاطر و باز شدن روحيه نيز از فوايد پوشيدن لباس روشن و سفيد است.

2 ـ اندازه و كيفيت

جامه اي كه انسان را مغرور و سرمست كند يا تكبر و خود برتر بيني آورد, ناپسند است. مقيد بودن به نوع خاصي از جامه نيز, اسارت آور است.

رسول خدا (ص) هرگاه لباس تازه مي پوشيد, خدا را شكر و سپاس مي گفت و جامه ي قبلي را به مسكين مي داد.

(كان من فعله اذا لبس الثوب الجديد حمدالله)(9)

در روايت ديگر است كه چون جامه ي نو به تن مي كرد, دعا مي كرد و مي فرمود: خدايي را سپاس كه بر تن من چيزي پوشاند تا پوشش من باشد و ميان مردم آراسته باشم. (10)

جامه ي بلندي كه بر زمين كشيده شود, نشان تكبر است و در جاهليت, شيوه ي اشراف بوده است. رسول خدا (ص) ضمن آن كه از پوشيدن آن گونه جامه ها نهي مي كرد, خود جامه اي مي پوشيد كه از نظر بلندي به قوزك پاهايش نمي رسيد.(كانت ثيابه كلها مشمره فوق الكعبين).(11)اين در مورد جامه اي بود كه هم چون لنگ به كمر مي بست. و جامه اي كه از رو مي پوشيد, تا نصف ساق پا مي رسيد.

جامه ي وي گاهي جامه اي كوچك تر از قطيفه (شمله) بود, يا جامه اي پشمين و راه راه با خطوط سياه و سفيد كه وقتي آن را به بر مي كرد, هيئت زيبايي مي يافت.(12)

از نشانه هاي وارستگي آن حضرت در پوشيدن جامه و اين كه فخر خويش را به جامه و نوع آن نمي دانست, اين است كه نقل شده هر نوع لباسي كه فراهم مي شد مي پوشيد, از لنگ و پيراهن يا جبه يا هر چيز ديگر.(13)

3 ـ ساده پوشي

ساده زيستي رسول خدا(ص) و وابسته نبودن به جلوه هاي فريبنده ي دنيا و به ناز و نعمت آن دل نبستن و به جلوه هاي مادي دل خوش نداشتن, در همه ي شوون زندگي وي متجلي بود از جمله در كيفيت و نوع لباس و فرش و زير انداز و...

نقل شده كه گاهي آن حضرت, روي حصير مي خوابيد, بي آن كه جز آن چيزي زيرش باشد. (14)

هر چه فراهم بود مي پوشيد, چه قطيفه اي باشد كه بر بكند, يا برد عالي كه بپوشد, چه جبه ي پشمين, هر چه كه از حلال مي يافت مي پوشيد.(ما وجد من المباح لبس)(15)

مهم, مباح بودن جامه بود كه براي رسول خدا اهميت داشت, نه قيمت و جنس و دوخت و جذاب بودن!

آن حضرت به صحابي پارساي خود ابوذر غفاري فرمود:

اي ابوذر! من لباس خشن و سخت مي پوشم, روي زمين مي نشينم, انگشتانم را پس از غذا مي ليسم, بر چهار پاي بي زين سوار مي شوم و كسي را در رديف خود سوار مي كنم. اينها از سنت هاي من است, هر كس از سنن من روي گردان شود, از من نيست.(16)

در سخن ديگري آمده است كه عبايي داشت, هرگاه مي خواست نافله بخواند (يا جابه جا شود) آن را دو تا مي كردند و زيرش مي انداختند.(17)

پيامبر خدا (ص) هرگز نسبت به جاي خواب و رختخواب, عيبجويي و ايرادگيري نداشت. اگر بستر برايش مي گستردند, بر آن مي خوابيد و اگر رختخوابي پهن نمي شد, بر زمين مي خوابيد.

(ان فرشوا له اضطجع وان لم يفرش له اضطجع علي الإرض.) (18)

اين نهايت زهد و اوج وارستگي از تعلقات دنيوي است.

وقتي در خانه بود, لباس خود را مي دوخت و بر كفش خويش وصله مي زد.(19)

روزي عمر خدمت آن حضرت رسيد, در حالي كه وي بر روي حصيري خفته بود و حصير بر پهلوهاي آن حضرت خط انداخته بود; گفت: يا رسول الله! كاش بستري گسترده بوديد! فرمود: دنيا را مي خواهم چه كنم؟ مثل من و دنيا مثل رهگذري است كه در يك روز گرم, ساعتي از روز را زير سايه ي درختي به استراحت پرداخته, سپس آن جا را وانهاده و رفته است.(20)

4 ـ لباس هاي ويژه

كلاه, عمامه, دستار و عرقچين, گرچه پوشاننده ي «بدن» نيست, ولي در رديف جامه به شمار ميآيد. از سنت هاي اسلامي, پوشاندن سر است, چه هنگام عبادت و نماز, چه در مواقع ديگر. گرچه «در سر عقل بايد, بي كلاهي عار نيست.»

پوشش پيامبر اكرم (ص) براي سر خود, اغلب «عمامه» بود. هنگام نماز و خطبه و جهاد, به تناسب, شرايط, با چيزي سر را مي پوشاند. گاهي هم سر برهنه بود. به روايت امام صادق (ع) پيامبر اسلام, عرقچين و كلاه سفيد راه راه مي پوشيد و در هنگام جنگ, عرقچيني بر سر مي گذاشت كه دو گوش داشت و روي گوش ها را مي پوشاند.(21)

در مواقع ديگر, از زير عمامه, عرقچين هم بر سر مي پوشيد.(كان يلبس القلانس تحت العمائم.) (22) البته گاهي عمامه ي بدون كلاه بر سر مي نهاد, يا كلاه بدون عمامه مي پوشيد(23). عمامه سياهي داشت كه بر سر مي پيچيد و با آن نماز مي خواند.(24)

اگر استفاده ي از دستمال و حوله را براي خشك كردن دست و صورت هنگام وضو وارد بحث پوشش و لباس كنيم, در اين زمينه هم بد نيست بدانيم كه رسول خدا (ص) حوله هاي متعددي داشت, با نام هاي مختلف و كاربردهاي گوناگون, كه به مراعات بهداشت و نظافت و نظم هم مربوط مي شود.

در روايت آمده است: آن حضرت دستمال و حوله اي داشت كه پس از وضو چهره ي خود را با آن خشك مي كرد. و اگر حوله و دستمالي همراه نداشت, با گوشه ي لباس خود صورت را خشك مي كرد.(25)

آراستگي آن حضرت, بخصوص هنگام حضور در جمع مسلمانان در مسجد و براي خطبه و نماز, گوشه ي ديگري از سيره ي او را نشان مي دهد. لباس نماز جمعه ي وي مخصوص بود: «كان له ثوب للجمعه خاصه».(26) در بعضي روايات آمده كه غير از لباسي كه در روزهاي غير جمعه مي پوشيد, دو جامه ي مخصوص براي جمعه داشت.(27)

5 ـ آداب لباس پوشي

گرچه لباس پوشيدن, كاري ساده و روزمره و عادي است, ولي روش و سيره ي اولياي دين در اين زمينه ها هم براي ما مهم است.

پيامبراكرم (ص) هر گاه لباس و پيراهن مي پوشيد, ابتدا سمت راست را بر تن مي كرد و هرگاه جامه از تن در ميآورد, از سمت چپ شروع مي كرد.(28)

گاهي بي آن كه جامه ي ديگري بر تن كند, روپوشي را بر اندام خود مي افكند و دو طرف آن را بين دو شانه ي خود گره مي زد و چه در خانه يا بيرون يا هنگام نماز بر جنازه ها, با همان حالت نماز مي گزارد.گاهي نيز در يك لباس گشاد نماز مي خواند. دو عدد جامه ي برد بافته شده داشت كه آن ها را تنها در حال نماز مي پوشيد, امت خويش را به «نظافت» دستور مي داد و تشويق مي كرد.(29)

آن حضرت, انجام كار را با دست راست, و شروع از سمت راست را در همه ي كارهايش دوست داشت; در پوشيدن جامه و كفش, در شانه كردن موي.(30)

لباسي كه مي خريد, اگر آستين آن بيش از اندازه بود, مقدار اضافي را مي بريد. (31) و نمي گذاشت لبه ي آن را هم بدوزند و به همان حال مي پوشيد و مي فرمود: كار, خيلي زودتر از اين هاست.(32)

پايان اين بخش را به دو كلام از حضرت رسول (ص) زينت مي دهيم كه درباره ي جامه و آداب لباس پوشي فرموده است:

«من لبس ثياب شهره في الدنيا البسه الله لباس الذل يوم القيامه».(33)

هر كس در دنيا لباس شهرت بپوشد(لباسي غير معمول كه به خاطر آن انگشت نما شود) خداوند در روز قيامت جامه ي ذلت و خواري بر او مي پوشاند.

امام صادق (ع) از پدران خويش روايت كرده است كه رسول خدا(ص) نهي مي كرد كه مردان, در لباس پوشيدن خود را شبيه زنان سازند. و نهي مي كرد كه زنان, در لباس شبيه مردان شوند.(34)

پي نوشت:

1 ـ براي آشنايي از ساير ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري حضرت مي توانيد به كتاب «همگام با رسول (ص)» مراجعه نماييد.

1. البسوا الثياب القطن فانها لباس رسول الله (سنن النبي, ص 126).

2. بحارالانوار,ج 16, ص 227.

3. مكارم الاخلاق, ص 115.

4. كان يعجبه الثياب الخضر(سنن النبي, ص 120).

5. البسوها احيإكم و كفنوا فيها موتاكم (سنن النبي, ص 120 و محجه البيضإ, ج 4, ص 140).

6. محجه البيضإ, ج 4, ص 141.

7. سنن النبي, ص 133. (انه كره الحمره في اللباس).

8. مكارم الاخلاق, ص 103.

9. بحارالانوار, ج 16, ص 251 و مكارم الاخلاق, ص 36.

10. بحارالانوار, ج 16, ص 251 و محجه البيضإ, ج 4, ص 145.

11. سنن النبي, ص 120, محجه البيضإ, ج 4, ص 141.

12. سنن النبي ,ص 125, حديث 135.

13. همان, ص 120 به نقل از احيإ العلوم غزالي.

14. همان, ص 123.

15. محجه البيضإ, ج 4, ص 125.

16. سنن النبي, ص 131.

17. همان, ص 123 و بحار الانوار, ج 16, ص 227.

18. محجه البيضإ, ج 4, ص 130.

19. بحارالانوار, ج 16, ص 230.

20. همان, ص 239.

21. مكارم الاخلاق, ص 120.

22. سنن النبي, ص 122, محجه البيضإ, ج 4, ص 143.

23. بحار الانوار, ج 16, ص 250.

24. سنن النبي, ص 125.

25. مكارم الاخلاق, ص 36.

26. بحارالانوار, ج 16, ص 227.

27. همان, ص 251 و سنن النبي, ص 121.

28. سنن النبي, ص 123.

29. همان, ص 126.

30. بحارالانوار, ج 16, ص 237.

31. همان, ص 278.

32. مكارم الاخلاق, ص 101.

33. همان, ص 116.

34. همان ,ص 118.

 

منبع: نشريه فرهنگ كوثر

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده: خادم3ساله حسین تاريخ: پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
روزشمار فاطمیهتماس با ما
درباره وبلاگ

هیئت منتظران صاحب الزمان(عج) مراسم هفتگی برگزار میکند:جمعه شبها ازساعت20-ادرس:استان البرز-لشگراباد-خ.امام خمینی-خ.صیادشیرازی-منزل کربلای تقی بذرپور-تاسیس 1385

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

ذکر روزهای هفته پخش زنده حرم

© All Rights Reserved to sahebzaman1385.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com

ابزار هدایت به بالای صفحه